ملک خصال

لغت نامه دهخدا

ملک خصال. [ م َ ل َ خ ِ ] ( ص مرکب ) ملک خوی. فرشته خوی. نیکخوی و پاک سرشت :
تاش به حوا ملک خصال همه اُم
تاش به آدم بزرگوار همه جد.منوچهری.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال زندگی فال زندگی فال ای چینگ فال ای چینگ فال رابطه فال رابطه