مصلت

لغت نامه دهخدا

مصلت. [ م ِ ل َ ] ( ع ص ) مرد رسا. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). مرد رسای در امور. ج ، مصالت. ( ناظم الاطباء ).
مصلت. [ م ُ ل َ ] ( ع ص ) شمشیر از نیام برکشیده. ( ناظم الاطباء ). شمشیر آهیخته. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). شمشیر برهنه. ( مهذب الاسماء ).
مصلت. [ م ُ ل ِ ]( ع ص ) آنکه شمشیر از نیام برمی کشد. ( ناظم الاطباء ).
مصلة. [ م ِ ص َل ْ ل َ ] ( ع اِ ) آوندی که درآن شراب را صاف کنند. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

آنکه شمشیر از نیام بر می کشد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال قهوه فال قهوه فال لنورماند فال لنورماند فال درخت فال درخت