کشانیده

لغت نامه دهخدا

کشانیده. [ک َ / ک ِ دَ / دِ ] ( ن مف ) کشیده. ( یادداشت مؤلف ). || امتداد داده. || منجر کرده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال انبیا فال انبیا فال تماس فال تماس فال سنجش فال سنجش