قصه کوتاه

لغت نامه دهخدا

قصه کوتاه. [ ق ِص ْ ص َ/ ص ِ ] ( شبه جمله ) قصه کوته. القصه. ( آنندراج ). معالقصه. الحاصل. ( آنندراج ). خلاصه. مخلص. مخلص کلام. باری.سخن مختصر. ( آنندراج ). سخن کوتاه. ( آنندراج ). این را در وقتی گویند که خواهند سخن را به پایان رسانند ومجمل بیان نمایند. ( آنندراج ) ( مجموعه مترادفات ).

فرهنگ فارسی

قصه کوته خلاصه مخلص
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نخود فال نخود استخاره کن استخاره کن فال احساس فال احساس فال اعداد فال اعداد