پهلوگرفتن

لغت نامه دهخدا

پهلو گرفتن. [ پ َ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) ( ...کشتی )، بساحل پیوستن آن. بکران آب آمدن آن. بساحل آمدن آن :
کشتی خاص خلیفه پو گرفت
در کران اندر زمان پهلوگرفت.دهخدا.

فرهنگ معین

( ~. گِ رِ تَ )(مص ل . ) کناره گرفتن ، در ساحل ایستادن کشتی .

فرهنگ فارسی

کنارگرفتن، درساحل ایستادن ولنگرانداختن کشتی
( مصدر ) پهلو گرفتن کشتی . بساحل پیوستن آن بکرانه آمدن آن : کشتی خاص خلیفه پو گرفت در کران اندر زمان پهلو گرفت . ( دهخدا )

ویکی واژه

کناره گرفتن، در ساحل ایستادن کشتی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال احساس فال احساس فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال انبیا فال انبیا