لغت نامه دهخدا گردون پناه. [ گ َ پ َ ] ( ص مرکب ) آنکه گردون پناه دهنده اوست یا آنکه گردون به او می پناهد: پادشاه ملک پرور داور گردون پناه سایه یزدان، شکوه سلطنت،دل شاد شاه.خواجه سلمان ( از آنندراج ).
فرهنگ فارسی ۱ - آنکه گردون بدو پناه می برد: پادشاه ملک پرور داور گردون پناه سای. یزدان شکوه سلطنت دل شادشاه. ( سلمان )