پیرایه پوش

لغت نامه دهخدا

پیرایه پوش. [ را ی َ / ی ِ] ( نف مرکب ) که پیرایه پوشد. که پیرایه بر خود راست کند. که خود را در پیرایه و زیور گیرد :
که گر راز این گوش پیرایه پوش
بگوش آورم ناورد کس بگوش.نظامی.نکورو که زیور نبندد بدوش
بسی بهتر از زشت پیرایه پوش.امیرخسرو ( آنندراج ).|| که پیرایه بپوشد و نهان کند. که پیرایه پنهان سازد.

فرهنگ عمید

آن که پیرایه پوشد، آن که خود را با پیرایه و زیور بیاراید: که گر راز این گوش پیرایه پوش / به گوش آورم کآورد کس به گوش (نظامی۶: ۱۰۳۹ ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- آنکه پیرایه پوشد آنکه خود را در پیرایه و زیور گیرد : که گر راز این گوش پیرایه پوش بگوش آورم ناورد کس بگوش . ( نظامی ) ۲- آنکه پیرایه را پنهان کند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم