پرخاش ساز

لغت نامه دهخدا

پرخاش ساز. [ پ َ ] ( نف مرکب ) پرخاشجوی. آماده جنگ :
بصید هزبران پرخاش ساز
کمند اژدهائی دهن کرده باز.سعدی.

فرهنگ عمید

آمادۀ جنگ، پرخاش جو: به صید هزبران پرخاش ساز / کمند اژدهای دهن کرده باز (سعدی۱: ۱۳۸ ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) پرخاشجوی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد استخاره کن استخاره کن فال آرزو فال آرزو فال تک نیت فال تک نیت