یسری

لغت نامه دهخدا

یسری. [ ی ُ را ] ( ع اِ ) دست چپ. خلاف یمنی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). تأنیث ایسر. چپ. دست چپ. ( یادداشت مؤلف ). || بهشت. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). جنت. ( یادداشت مؤلف ). || ( اِمص ) آسانی و فراخی. گویند: یسره اﷲ للیسری ؛ یعنی خداوند توفیق دهاد آن را بر فراخی و آسانی. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

طرف چپ، دست چپ.

فرهنگ فارسی

طرف چپ، دست چپ، خلاف یمنی
(اسم ) طرف چپ مقابل یمینی .

فرهنگ اسم ها

اسم: یسری (دختر) (عربی)
معنی: مایه گشایش و آسانی، دختر خوش قدم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فرشتگان فال فرشتگان فال پی ام سی فال پی ام سی فال تاروت فال تاروت فال اعداد فال اعداد