کوبل

لغت نامه دهخدا

کوبل. [ ب َ ] ( اِ ) گلی است که آن را اکحوان گویند و معرب آن اقحوان است. ( برهان ) ( از آنندراج ). بابونه. ( ناظم الاطباء ). اقحوان یعنی بته بابونه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). الاقحوان ؛ کوبل. ( السامی فی الاسامی از حاشیه برهان چ معین ). و رجوع به کوپل شود. || شکوفه و بهار درخت. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کوپل شود.

فرهنگ عمید

۱. شکوفۀ درخت.
۲. گل نوشکفته.
۳. بابونه.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - شکوفه و بهار درخت . ۲ - اقحوان اکحوان : الاقحوان کوبل .

دانشنامه عمومی

کوبل ( به اسپانیایی: Cubel ) یک دهستان در اسپانیا است که در استان ساراگوسا واقع شده است. کوبل ۵۸ کیلومتر مربع مساحت و ۱۹۸ نفر جمعیت دارد.
کوبل (زاکسن آنهالت). کوبل ( به آلمانی: Cobbel ) یک منطقهٔ مسکونی در آلمان است که در تانگرهوته واقع شده است. کوبل ۲۵۵ نفر جمعیت دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال تاروت فال تاروت فال مکعب فال مکعب