هتوف

لغت نامه دهخدا

هتوف. [ هََ ] ( ع ص ) کبوتر بسیارآواز. ( معجم متن اللغة ). ریح هتوف ؛ باد بانگ کننده. باد پر بانگ. ( اقرب الموارد ). سحابة هتوف ؛ ابر رعددار، راعدة. ( اقرب الموارد ). ابر بابانگ. قوس هتوف یا هتافة یا هتفی ؛ کمان بابانگ. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). اسم آن : هَتَفی ̍. ( اقرب الموارد ) ( معجم متن اللغة ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال تک نیت فال تک نیت فال تماس فال تماس فال ماهجونگ فال ماهجونگ