نواساز

لغت نامه دهخدا

نواساز. [ ن َ ]( نف مرکب ) مغنی. ساززننده. ( ناظم الاطباء ). ساززن. ( فرهنگ فارسی معین ). نغمه پرداز. نوازنده :
نواسازی دهندت باربدنام
که بر یادش گوارد زهر در جام.نظامی.نواساز خنیاگران شگرف
به قانون اوزان برآورده حرف.نظامی.نواسازان چمن ِ املا و نغمه پردازان گلشن ِ انشاء. ( حبیب السیر ص 122 ). || تصنیف ساز. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به نواسازی شود.

فرهنگ عمید

۱. آهنگ ساز.
۲. آوازخوان، مغنی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد فال سنجش فال سنجش فال امروز فال امروز فال ماهجونگ فال ماهجونگ