عذر سازی

لغت نامه دهخدا

عذرسازی. [ ع ُ ] ( حامص مرکب ) عمل عذرساز. حالت و چگونگی عذر ساز. عذرآوری :
پیر چون دید عذرسازی او
کرد رغبت بدلنوازی او.نظامی.

فرهنگ فارسی

عمل عذر ساز حالت و چگونگی عذر ساز
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم