غذا خور

لغت نامه دهخدا

غذاخور. [ غ ِ/ غ َ خوَرْ / خُرْ ] ( نف مرکب ) غذاخورنده. خورنده هر خوراکی جز شیر. در تداول عامه گویند: این بچه هنوز غذاخور نشده است ؛ یعنی تنها باید به او شیر داد.

فرهنگ فارسی

۱ - خورنده غذا . ۲ - خورنده هر نوع خوراک جز شیر : این بچه هنوز غذا خور نشده است .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم