طراحی کردن

لغت نامه دهخدا

طراحی کردن. [طَرْ را ک َ دَ ] ( مص مرکب ) نقشه ریختن. طرح کردن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) نقشه چیزی را کشیدن طرح چیزی را ریختن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم