لغت نامه دهخدا
شرجی. [ ش َ جی ی ] ( ص نسبی ) منسوب است به شرجة که موضعی است در مکه یا نواحی آن. ( از انساب سمعانی ).
شرجی. [ ش َ ] ( اِخ ) احمد شهاب الدین یا زین الدین ابوالعباس شرجی زبیدی یمنی حنفی. تحصیلات خود را در مکه مکرمه به پایان رسانید و دارای تألیفاتی است از جمله : التجرید الصریح. طبقات الخواص. الفوائد و الصلة و العوائد. در 812 م. بدنیا آمد و در 893 یا 999م. درگذشت. ( از معجم المطبوعات ).