دهل دریده

لغت نامه دهخدا

دهل دریده. [ دُ هَُ دَ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) رسوا و بی آبرو و رسوا شده. ( ناظم الاطباء ). کنایه از رسواست. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). کنایه از رسوا شده باشد. ( برهان ). || خاموش. ( از غیاث ) ( از آنندراج ).

فرهنگ عمید

رسوا، بی آبرو، رسواشده.

فرهنگ فارسی

رسوا شده مفتضح .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم