ز بس

لغت نامه دهخدا

ز بس. [ زِ ب َ ] ( حرف اضافه + اسم ) ( از:«ز» مخفف از + اسم ) از کثرت. از انبوه :
ز بس ناله نای و بانگ سرود
همی داد دل جام می را درود.فردوسی.بیاراست بزمی چو خرم بهار
ز بس شادمانی گو نامدار.فردوسی.ز بس ناله بوق وهندی درای
همه مرد را دل برآمد ز جای.فردوسی.و رجوع به ازبس و بس شود.

فرهنگ فارسی

از کثرت از انبوه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال تماس فال تماس فال اعداد فال اعداد فال مارگاریتا فال مارگاریتا