لغت نامه دهخدا
من نگویم که جز خدای کسی
حال گردان و غیب دان باشد.انوری.خاقانی امید را مکن قطع
از فضل خدای حال گردان.خاقانی.حال گردان تویی بهر سانی
نیست کس جز تو حال گردانی .نظامی.حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب
جمله میداند خدای حال گردان غم مخور.حافظ.