جرق

لغت نامه دهخدا

جرق. [ ] ( معرب ، اِ ) مقام موسیقی. پرده موسیقی. بظاهر همان جرکه است. ( از دزی ). رجوع به جرکه شود.

فرهنگ فارسی

مقام موسیقی پرده موسیقی بظاهر همان جرکه است .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم