تمول
تمول. [ ت َ م َوْ وُ ] ( ع مص ) مالدار شدن. ( زوزنی ). مال داشتن. ( تاج المصادر بیهقی ). بسیارمال شدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). مالدار شدن و دولتمندی. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). مالداری و دولت و ثروت و مکنت. ( ناظم الاطباء ).
(تَ مَ وُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) توانگر شدن ، ثروتمند شدن .
۱. مال دار شدن، مال بسیار به دست آوردن، ثروتمند شدن.
۲. توانگری.
مالدارشدن، مال بسیاربدست آوردن، توانگری
۱- ( مصدر ) توانگر شدن ثروتمند گشتن . ۲ - ( اسم ) توانگری مالداری . جمع : تمولات .
توانگر شدن، ثروتمند شدن.