قاصی

لغت نامه دهخدا

قاصی. ( ع ص ) قاص. دور. دورشونده. ( ناظم الاطباء ). بنهایت رسنده. ( غیاث ). مقابل دانی به معنی نزدیک :
خجسته مجلس او را سران اهل سخن
سزد که مدح سرایند قاصی و دانی.سوزنی.خاص و عام از قاصی و دانی هواخواه تواند
عمرو و زید و جعفر و صالح ، یزید و بایزید.سوزنی.

فرهنگ معین

[ ع . ] (اِفا. ) دورشونده ، به نهایت رسنده .

فرهنگ عمید

دور: خجسته مجلس او را سران اهل سخن / سزد که مدح سرایند قاصی و دانی (سوزنی: لغت نامه: قاصی ).

فرهنگ فارسی

دورشونده ، بعید، دور
( اسم ) ۱ - دور شونده ۲ - بنهایت رسنده ۳ - دور مقابل دانی نزدیک .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم