( ضالة ) ضالة. [ ل َ ] ( ع اِ ) یک بنه ضال باشد یعنی از کُنار دشتی. || سلاح هرچه باشد یا تیر خاصةً. ضالة. [ ضال ْ ل َ ] ( ع ص ) شتر که بی شبان و صاحب در جای هلاک باشد. ( منتهی الارب ). گمشده ( مذکر و مؤنث در وی یکسانست ). ( منتهی الارب ) ( دهار ). گم گشته از حیوان ( مذکر و مؤنث ) و جز آن. ضایعه. چیزی گمشده. ( منتخب اللغات ). و در شعر بتخفیف نیز آمده است ضرورت را : سابع از ثامن ندانم ضاله ام خون همی گرید فلک از ناله ام.مولوی.حکمت قرآن چو ضاله ٔمؤمنست هر کسی در ضاله خود موقنست.مولوی.الحکمة ضالة مؤمن ( حدیث ).
۱. گمراه کننده: کتاب ضاله. ۲. (فقه، حقوق ) حیوان گم شده. ۳. [قدیمی] گمراه: قوم ضاله.
فرهنگ فارسی
ضال، گم شده، گم گشته ( اسم صفت ) ۱ - مونث ضال گم گشته از حیوان و جز آن ضایعه . ۲ - گمراه کننده : کتب ضاله . توضیح به معنی اخیر در عربی مضل و مضله آمده . شتر که بی شبان و صاحب در جای هلاک باشد گم شده از حیوان ضایعه چیزی گمشده
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] ضالّه حیوان گم شده را گویند. در اصطلاح به حیوان گم شده «ضالّه»، انسان گم شده «منبوذ» یا «لقیط» (لقیط) و به سایر اموال گم شده « لقطه »گویند. لقطه معنای اعمی نیز دارد که شامل هر سه نوع گم شده فوق می شود. البته نسبت به حیوان، به هر حیوانی ضالّه اطلاق نمی شود؛ بلکه به حیوان گم شده ای ضاله گفته می شود که ملک کسی باشد و تحت تصرف یابنده ای نباشد. کاربرد فقهی از احکام هر سه قسم در باب لقطه که بابی مستقل در فقه است به تفصیل سخن گفته اند. حکم تکلیفی گرفتن حیوان گم شده در موارد جواز که خواهد آمد مکروه است مگر آن که نگرفتن آن موجب تلف شدن حیوان گردد. در این فرض گرفتن آن کراهت ندارد؛ بلکه به قول برخی، مستحب است. بعضی در صورت معلوم بودن مالک حیوان، گرفتن آن را در فرض یاد شده واجب کفایی دانسته اند. برخی گرفتن حیوان را حتی در صورت خوف تلف نیز مکروه دانسته اند. احکام ...
ویکی واژه
(فقه): ویژگی حیوانِ اهلی گم شده که دارای مالک باشد و بدون مالک یافته شود. تصویری که ضمن اشارت به این حدیث درباره آن شخص که شتر ضالهٔ خود را میجست و میپرسید، طرح میکند این دعوی را ... «زرینکوب» مؤنث ضال، گم گشته. گمراه کننده. ضالة. با این کتابها، آخرش کار دست خودت میدهی. خندید و گفت: کتابهای ضاله تویش نیست، همهاش شماره دارد. «مندنیپور» ضالّه ممکن است در زبان معیار باستان به دو بخش ضال - لِه قابل تجزیه باشد که به معنی زالی یا اهل زال بودن و یادگار آیین زال است که هم اکنون نیز هم در ایران و هم در جهان این آیین رواج دارد.