گرمخانه. [ گ َ ن َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان خان اندبیل بخش مرکزی شهرستان هروآباد، واقع در سیزده هزاروپانصدگزی جنوب باختری هروآباد و 4هزارگزی شوسه هروآباد - میانه. هوای آن معتدل ، دارای 205 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و سردرختی و شغل اهالی زراعت وگله داری و صنایع دستی آنان گلیم و جاجیم بافی است. راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).، گرم خانه. [ گ َ ن َ / ن ِ ] ( اِ مرکب ) خانه ای که در زیر زمین برای سکونت ایام سرما سازند. ( آنندراج ). || گلخانه. محلی که برای پرورش گل و گیاه در آفتاب رو با شیشه ها میکنند و با طرزی خاص بوسیله پهن یا بخاری یا لوله آب گرم حرارت بدانجامیدهند. محل پرورش گل در زمستان. رجوع به گلخانه شود. || آنجای از حمام که زیر آن خالی است ودر آن آتش می افروزند. || حجره ای مر دواسازان را که داروها در آن میخشکانند. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ معین
(گَ. نِ )(اِ. ) محوطه ای برای پرورش گل و گیاه که بخشی از سقف و دیوارهایش شیشه ای است و دما و رطوبت آن نسبتاً ثابت نگه داشته می شود.
فرهنگ عمید
۱. جای گرم. ۲. خانۀ گرم.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - خانه ای که در زیر زمین برای سکونت در ایام سرما سازند . ۲ - محلی که برای پرورش انواع گل و گیاه در آفتاب رو سازند و دیوار ها و سقف آنرا از شیشه کنند گلخانه . ۳ - جایی از حمام که زیر آن خالی است و در آن آتش افروزند . ۴ - حجره ای که دارو سازان دارو ها را در آن خشکانند .
ویکی واژه
محوطهای برای پرورش گل و گیاه که بخشی از سقف و دیوارهایش شیشهای است و دما و رطوبت آن نسبتاً ثابت نگه داشته میشود.