پنجگاه

لغت نامه دهخدا

پنج گاه. [ پ َ ] ( اِ مرکب ) اوقات نماز پنجگانه. || نام پرده ای از موسیقی. ( غیاث اللغات ).
- گوشه پنج گاه ؛ گوشه ای در موسیقی.
|| خانه پنجم نرد که برای برگرفتن یک مهره از آن پنج خال کعبتین باید. رجوع به شش گاه و یک گاه شود. || کنایه از حواس خمسه باشد. ( غیاث اللغات ).

فرهنگ معین

(پَ ) (اِ. ) گوشه ای از موسیقی ایرانی در دستگاه راست پنجگاه .

فرهنگ عمید

گوشه ای در دستگاه راست پنجگاه.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- اوقات نماز پنجگانه . ۲- خان. پنجم نرد . ۳- حواس خمسه . ۴- آوازیست ایرانی و آن در پایان راست پنجگاه خوانده میشود . ( پنجگاه ) و ( سپهر ) حالت در آمد ( نوا ) را دارد و مثل این است که به نوای پنجم فوقانی رفته باشیم. سپس عشاق شنیده میشود و راست پنجگاه تبدیل به نوا میگردد.

ویکی واژه

گوشه‌ای از موسیقی ایرانی در دستگاه راست پنجگاه.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال زندگی فال زندگی فال چای فال چای فال سنجش فال سنجش فال کارت فال کارت