نگاره

لغت نامه دهخدا

نگاره.[ ن ِ رَ / رِ ] ( اِ مرکب ) شکل. ( لغات فرهنگستان ).

فرهنگ عمید

نقش، صورت نقاشی شده.

فرهنگ فارسی

نقش، صورت نقاشی شده
(اسم ) ۱ - نقش . ۲ - صورت منقوش شکل .

فرهنگ اسم ها

اسم: نگاره (دختر) (فارسی) (تلفظ: negāre) (فارسی: نِگاره) (انگلیسی: negare)
معنی: نقش، شکل، تصویر

فرهنگستان زبان و ادب

{graph} [زبان شناسی] کوچک ترین بخش تجزیه ناپذیر و مجزا، به شکل یک حرف، در زنجیرۀ نوشتار
{log} [ژئوفیزیک] نگاشت حاصل از اندازه گیری یا مشاهدات داخل چاهِ گمانه
{picture} [مهندسی نقشه برداری] نقشی از یک جسم که با ترسیم یا نقاشی یا عکاسی بر یک رویۀ معمولاً مسطح حاصل شود

دانشنامه آزاد فارسی

نِگاره
هر صفحۀ دارای اطلاعات فهرست وار؛ و نیز صفحه ای کاغذی که خط کشی و مدرج شده است و از آن برای ثبت نتایج به دست آمده از دستگاه های علمی استفاده می کنند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت استخاره کن استخاره کن فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال اعداد فال اعداد