مراقبت کردن

لغت نامه دهخدا

مراقبت کردن. [ م ُ ق َ / ق ِ ب َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) نگاه داشتن. ( یادداشت مؤلف ). نگهبانی ونگهداری کردن. || مواظبت کردن. پاییدن.

فرهنگ فارسی

نگاهداشتن

ویکی واژه

sorvegliare
vigilare
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اعداد فال اعداد فال کارت فال کارت فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال قهوه فال قهوه