نتراشیده

لغت نامه دهخدا

نتراشیده. [ ن َ ت َ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) مقابل تراشیده. رجوع به تراشیده شود.

فرهنگ عمید

= ناتراشیده

فرهنگ فارسی

( اسم ) ناتراشیده.یانتراشیده نخراشیده شخص زمخت ودرشت وخشن وبدسرووضع وجاهل باداب ورسوم معاشرت ناتراشیده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ورق فال ورق فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال لنورماند فال لنورماند فال عشق فال عشق