لغت نامه دهخدا
ناعم. [ ع ِ ] ( اِخ ) نام کوهی است. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). نعیم و ناعم ؛ دو کوه است بر جانب راست تنعیم در نزدیکی مکه. ( از معجم متن اللغة ).
ناعم. [ ع ِ ] ( اِخ ) ابن اجیل الهمدانی ، مولی ام السلمة. از صحابه است ، وی به سال هشتادم هجرت وفات یافت. رجوع به الاصابه ج 5 ص 224 شود.
ناعم. [ ع ِ ] ( اِخ ) مولی رسول اﷲ، از صحابه است. مؤلف الاصابه احتمال داده است که این شخص همان ناعم بن اجیل مولی ام السلمة باشد. رجوع به الاصابه ج 5 ص 224 و نیز رجوع به همان کتاب و همان مجلد ص 228 شود.