ناراضی

لغت نامه دهخدا

ناراضی. ( ص مرکب ) ناخشنود. آنکه خرسندی و خوشدلی و قناعت ندارد. ( ناظم الاطباء ). که راضی نیست.که رضایت ندارد.ناخرسند. غیرقانع. مقابل راضی. رجوع به راضی شود.

فرهنگ معین

[ فا - ع . ] (ص . ) آن که راضی نیست ، ناخشنود. مق راضی .

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه راضی نیست ناخشنود مقابل راضی .

ویکی واژه

آنکه از کسی، چیزی، یا کاری خشنود نیست، ناخشنود. مقابل راضی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال ارمنی فال ارمنی