ناراضی. ( ص مرکب ) ناخشنود. آنکه خرسندی و خوشدلی و قناعت ندارد. ( ناظم الاطباء ). که راضی نیست.که رضایت ندارد.ناخرسند. غیرقانع. مقابل راضی. رجوع به راضی شود.
فرهنگ معین
[ فا - ع . ] (ص . ) آن که راضی نیست ، ناخشنود. مق راضی .
فرهنگ فارسی
( صفت ) آنکه راضی نیست ناخشنود مقابل راضی .
ویکی واژه
آنکه از کسی، چیزی، یا کاری خشنود نیست، ناخشنود. مقابل راضی.