لغت نامه دهخدا
مقتدر. [ م ُ ت َ دِ ] ( اِخ ) از نامهای خداست. ( از ذیل اقرب الموارد ). نامی از نامهای خدای تعالی. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
مقتدر.[ م ُ ت َ دِ ] ( اِخ ) رجوع به احمدبن سلیمان سیف الدوله در همین لغت نامه و الاعلام زرکلی چ 2 ج 1 ص 128 شود.
مقتدر. [ م ُ ت َ دِ ]( اِخ ) عباسی. رجوع به جعفربن احمدبن طلحه... شود.