مجردات

لغت نامه دهخدا

مجردات. [ م ُ ج َرْ رَ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ مجرده. رجوع به مجرده و مجرد شود. || عبارت از عقول عشره و نزد بعضی ارواح و ملایک. ( غیاث ) ( آنندراج ). چیزهای بی ماده مانند ملائکه و عقول و جز آن. ( ناظم الاطباء ). عقول و نفوس را گویند. ( فرهنگ علوم عقلی تألیف سیدجعفر سجادی ). عقول. مقابل جسمانیات. که جسمانی نباشند. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ معین

(مُ جَ رَّ ) [ ع . ] (اِمف . ) جِ مجرده ، در فلسفه عقول و نفوس را گویند.

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع مجرده ( مجرد ) توضیح عقول و نفوس را گویند .

ویکی واژه

(فلسفه): جمع مجرده؛ عقول، نفوس، غیر جسمانی، و مجرد. عبارت از عقول عشره و نزد بعضی ارواح و ملایک. چیزهای بی‌ماده مانند ملائکه و عقول و جز آن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم