متحمل شدن

فرهنگ معین

( ~. شُ دَ ) [ ع - فا. ] (مص ل . ) ۱ - تحمل کردن . ۲ - (عا. ) اعتنا نکردن ، به روی خود نیاوردن .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) تحمل کردن . یا متحمل نشدن . ۱ - تحمل نکردن . ۲ - بروی خود نیاوردن اعتنا نکردن : ذوالقدر ... از جنگ فرار کرده در راه بخدمت نواب اشرف ( شاه اسماعیل ) رسیده دور جمجمه هر چند شاه او را صدا زده متحمل نشده ...

ویکی واژه

تحمل کردن.
اعتنا نکردن، به روی خود نیاوردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم