قدوس. [ ق َ ] ( ع ص ) پیش آینده.گویند: هو قدوس بالسیف ؛ ای قدم به. ( منتهی الارب ). قدوس. [ ق ُدْ دو ] ( ع ص ) پاک. ( منتهی الارب ). ای المنزه عن کل عیب و نقص.( ترتیب عادل ). || مبارک. ( منتهی الارب ). قدوس. [ ق ُدْ دو ] ( اِخ ) نامی از نامهای خدای تعالی. ( منتهی الارب ). قدوس سبوح ، رب الملائکة و الروح. یکی ازصفات خدای تعالی است که مکتوب بازوهای قدوس او. ( کتاب مزامیر 98:1 و کتاب اشعیاء 52:10 ). و «کلام قدوس او». ( کتاب ارمیاء 23:9 ). و «روز مقدس من ». ( کتاب اشعیاء 58:13 ). و «روح قدوس او». ( کتاب اشعیاء 63:11 ). و«اسم قدوس من ». ( کتاب عاموس 2:7 ). و «ذکر قدوس او».( کتاب مزامیر 30:4 و 97:12 ). و «به قدوسیت خود سوگند خوردم ». ( کتاب مزامیر 89:35 ) ( قاموس کتاب مقدس ). قدوس. [ ق ُدْ دو ] ( اِخ ) مسکن سماوی خدا است. ( کتاب مزامیر 102:19 و کتاب اشعیاء 63:15 مقابل مزامیر 36:14 ) ( قاموس کتاب مقدس ). مسکن خدای تعالی در زمین یامحل بروز جلال و ظهور عظمت او تعالی برای قوم خود. ( سفر خروج 15:13 ). گاهی از اوقات لفظ قدس تنها ( کتاب مزامیر 63:2 ) یا به الحاق لفظ دیگر همچو یا محراب ( مزامیر 28:2 ) یا کرسی ( مزامیر 47:8 ) یا حدود که مقصودعموم اراضی موعوده باشد ( مزامیر 78:54 ) یا شهرها ( کتاب اشعیاء 64:10 ) یا خانه ( کتاب اشعیاء 64:11 ) و خیمه جماعت و هیکل را قدس دنیائی گویند ( رساله عبرانیان 9:1 ) تا معلوم شود که پاینده و برقرار نخواهند بود و نمونه قدس سماوی میباشند. ( قاموس کتاب مقدس ).
فرهنگ معین
(قُ دُّ ) [ ع . ] (ص . ) ۱ - پاک . ۲ - مبارک .
فرهنگ عمید
۱. پاک و منزه از هر عیب ونقص. ۲. (اسم، صفت ) از صفات و نام های خداوند.
فرهنگ فارسی
پاک ومنزه ازهرعیب ونقص، یکی ازنامهای باری تعالی، قدوسی: منسوب به قدوس، ملکوتی ( صفت ) ۱ - پاک و بی عیب و نقص ۲ - مبارک ۳ - نامی است از نامهای خدای تعالی . مسکن سماوی خدا است
فرهنگ اسم ها
اسم: قدوس (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: qoddus) (فارسی: قدوس) (انگلیسی: ghoddus) معنی: پاک، مبارک، منزه، قدیس، ( در قدیم )، پاک و منزه، از نام ها و صفات خداوند
دانشنامه اسلامی
[ویکی اهل البیت] اسم صد و یکم: القدوس لفظ «قدوس» در قرآن دو بار به عنوان وصف خدا وارد شده است: 1. (هُوَ اللّهُ الَّذِی لا إِلهَ إِلاّ هُوَ المَلِکُ القُدُّوسُ السَّلامُ المُؤْمِنُ المُهَیْمِنُ العَزِیزُ الجَبّارُ المُتَکَبِّرُ سُبْحانَ اللّهِ عَمّا یُشْرِکُونَ).(حشر/23) «او است خدایی که جز او خدا نیست، فرمانروای منزه و بی عیب، ایمنی بخش، حافظ و نگهبان، قدرتمند، خودمختار، بزرگوار، منزه است خدا از آنچه برای اوشریک قرار می دهند». 2. (یُسَبِّحُ للّهِ ما فِی السَّمواتِ وَ ما فِی الأَرْضِ المَلِکِ القُدُّوسِ العَزیزِ الحَکیمِ).(جمعه/1) 1 . همدانی، سید حسین، شرح اسماء حسنی، ص 86. «تنزیه می کند خدا را آنچه در آسمانها و زمین است، فرمانروای منزه، قدرتمند وحکیم». اکنون باید دید معنی قدوس چیست؟ با توجه به آیاتی که مشتقاتی از ماده این کلمه در آنها آمده می توان گفت: معنای آن پاکی از آلودگی های ظاهری و باطنی است چنان که می فرماید: (إِذْ ناداهُ رَبّهُ بِالوادِ المُقَدَّسِ طُوی).(نازعات/16)