فکور. [ ف َ ] ( از ع ، ص ) بسیاراندیشه. بافکر. متفکر. فکور از کلمات ساختگی است و در کتب لغت عرب بجای آن فکیر - بکسر فاء و کاف مشدد - و فیکر مانند صیقل ذکر کرده اند. ( فرهنگ فارسی معین ). در زبان فارسی متداول است ، ولی در عربی نیامده و فارسیان نیز در متون نیاورده اند. صحیح آن فِکّیر است. ( یادداشت مؤلف ).
فرهنگ معین
(فَ ) [ ع . فکیر ] (ص . ) متفکر، اندیشمند.
فرهنگ عمید
۱. دانا. ۲. (قید ) در حال فکر.
فرهنگ فارسی
مردبسیاراندیشه، بافکردرفارسی اتسعمال میشوددرعربی فکیرمیگویند بسیار اندیشه با فکر متفکر توضیح فکور از کلمات ساختگی است و در کتب لغت ( عرب ) به جای آن فکیر بکسر فائ و کاف مشدد و فکیر مانند صیقل را ذکر کرده اند .
فرهنگ اسم ها
اسم: فکور (پسر) (عربی) (تلفظ: fakur) (فارسی: فکور) (انگلیسی: fakur) معنی: در حال فکر، آن که بسیار فکر می کند، دانا، خردمند، ( در حالت قیدی ) به معنی در حال فکر، ( در قدیم ) ویژگی آن که در فکر، نگرانی و دغدغه ی خاطر به سر می بَرد