صرع زده

لغت نامه دهخدا

صرع زده. [ ص َ زَ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) مصروع. غشی. کسی که مبتلی بصرع و دارای بیماری صرع بود. ( ناظم الاطباء ). قطرب. ( منتهی الارب ).

فرهنگ معین

( ~ . زَ دِ ) [ ع - فا. ] (ص مف . ) غشی .

فرهنگ فارسی

کسی که مبتلی به صرع است مصروع غش .

ویکی واژه

غشی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال زندگی فال زندگی فال تک نیت فال تک نیت فال نخود فال نخود فال لنورماند فال لنورماند