شارژ
فرهنگ عمید
۲. (اسم مصدر ) عمل ذخیره کردن برق در یک دستگاه.
۳. هزینه ای که در ازای خدمات ارائه شده به کسی داده می شود.
۴. (صفت ) [عامیانه، مجاز] شاد وسرحال.
فرهنگ فارسی
۱ - بار حمل . ۲ - سنگینی کار . ۳ - مقدار برق یک دستگاه یا باتری .
ویکی واژه
مقدار برق لازم برای بات
هزینهای که ساکنان یک مجتمع مسکونی برای خدمات و نگه داری از مجتمع میپردازند، هزینة سرانة خدمات (فره)
پر، اشباع
در فارسی به معنای شاد، سرحال.