لغت نامه دهخدا
سرام. [ س َ ] ( اِخ ) نام قله کوهی است که خط سرحدی ایران و عراق از قله آن عبور میکند. ( از جغرافیای غرب ایران ص 135 ).
سرام. [ س َ ] ( اِخ ) نام قله کوهی است که خط سرحدی ایران و عراق از قله آن عبور میکند. ( از جغرافیای غرب ایران ص 135 ).
نا م قله کوهی است که خط سرحدی ایران و عراق از قله آن عبور می کند.
سرام ( به انگلیسی: Sedam ) یک منطقهٔ مسکونی در هند است که در بخش گلبرگا واقع شده است. سرام ۵٫۵ کیلومتر مربع مساحت و ۳۹٬۳۴۱ نفر جمعیت دارد.
(یا: سرانگ) دومین جزیرۀ بزرگ در مجمع الجزایر (ادویه) مولوک در شرق اندونزی، با ۱۷,۱۴۲ کیلومتر مربع مساحت. ماهی، صمغ کاج، مغز نارگیل، ساگو، و نفت از محصولات آن است. سرام در قرون ۱۵ـ۱۶م جزو قلمرو پادشاهی ترناتهبود. پرتغالی ها در قرن ۱۶، و هلندی ها در قرن ۱۷م بر آن تسلط یافتند و از ۱۶۵۰ تا ۱۹۵۰م آن را در اختیار داشتند. پس از تشکیل کشور اندونزی جزیرۀ سرام همچون سایر جزایر مولوک به اندونزی پیوست. آمبون، شهر اصلی این جزیره است که در جزیره کوچکی به همین نام نزدیک ساحل سرام قرار دارد.
با حرکت کسره در اول کلمه، سِرام پیشوند نام محوطه باستانی سراملو است.
سرام ممکن است به دو بخش سِر - آم قابل تجزیه باشد، و استنباط کلی از اصطلاح به معنی زن بیتحرک یا بیحال است.