آنارشی

لغت نامه دهخدا

انارشی. [ اَ ] ( فرانسوی ، اِ ) ( اصطلاح سیاسی ) هرج و مرج. بی نظمی. || ( اصطلاح سیاسی ) وضع کشوری که حکومت و قانون در آن حکمفرما نباشد. ( از فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ معین

( آنارشی ) [ فر. ] ( اِ. )۱ - اغتشاش ، هرج و مرج ، بی نظمی ، بی سروسامانی . ۲ - خودسری مردم ، وضع مملکتی که قانون نداشته باشد.

فرهنگ عمید

( آنارشی ) ۱. هرج ومرج، بی نظمی.
۲. وضع جامعه ای که در آن دولت و قانون وجود نداشته باشد.
= آنارشی

فرهنگ فارسی

هرج ومرج، بی نظمی، بی سروسامانی، خودسری مردم، اغتشاش، وضع مللکتی که حکومت وقانون نداشته باشد
( اسم ) ۱ - هرج و مرج بی نظمی . ۲ - وضع کشوری که حکومت و قانون در آن حکمفرما نباشد .

دانشنامه آزاد فارسی

آنارشی. آنارشی (anarchy)
(از ریشۀ یونانی آنارخوس، به معنی بدون فرمانروا) در اصطلاح، اوضاع جامعه ای بدون حکومت و قانون اجباری و فراگیر که نوعی بی نظمی و هرج ومرج در آن حکمفرماست. آنارشی حالت اجتماعی مطلوب از نظر آنارشیست ها است.

ویکی واژه

(سیاسی): وضع جامعه‌ای که در آن، دولت و قانون و سازمان‌های سیاسی وجود نداشته باشد. هرج‌و‌مرج.
اغتشاش، هرج و مرج، بی‌نظمی، بی‌سروسامانی. خودسری مردم، وضع مملکتی که قانون نداشته باشد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال قهوه فال قهوه فال چای فال چای فال حافظ فال حافظ