افناء

لغت نامه دهخدا

افناء. [ اِ ] ( ع مص ) نیست کردن. ( غیاث اللغات از منتخب ) ( تاج المصادر بیهقی ). نیست و سپری گردانیدن. ( آنندراج ). سپری و نیست گردانیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). اتلاف. نابود کردن. ( یادداشت مؤلف ).
افناء. [ اَ ] ( ع ص ، اِ ) ناشناخته نسب. ( ناظم الاطباء ): فلان من افناءالناس ؛ یعنی او ناشناخته نسب است. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
- از افناء ناس بودن ؛ ناشناخته نسب بودن. ( یادداشت مؤلف ).
|| در تداول فارسی بمعنی اطرافیان و حواشی : تا طبقات حشم و حواشی وافناء مردم ، مرتبه هر یک از ایشان در نشستن و ایستادن نگاه داشتی. ( فارسنامه ابن البلخی ص 49 ). ابناء دولت و افناء حضرت را بعطایا و رغائب و مطایا و رکائب مستظهر گردانید. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 263 ).

فرهنگ معین

( اِ ) [ ع . ] (مص م . ) نیست کردن ، نابود گردانیدن .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] افناء از ریشه فناء در مقابل بقا منظور در این مقاله فانی شدن انسان بعد از مرگ است.
از ریشه فناء در مقابل بقا و به معنای «اعدام» (نابود کردن) آمده است.
مسئله «افناء» از مباحث مقدماتی و زیربنایی «معاد» است و در کتاب های کلامی در مقدمات بحث معاد مطرح شده است. مسائل مورد بحث در این باب در چهار عنوان ارائه می شود:
چیستی افناء
چیستی افناء از موضوعات مهم در میان دانشمندان است و دست کم سه دیدگاه اصلی در این باره وجود دارد:
۱. نابودی کامل. ۲. پراکندگی اجزا. ۳. توقف.

← دلایل نظریه نابودی کامل
«امکان نابودی عالم» دومین موضوع مورد بحث در این جایگاه است، که در مورد آن، نظرات گوناگونی ابراز شده است:
← امکان نابودی عالم
...

ویکی واژه

نیست کردن، نابود گردانیدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال رابطه فال رابطه فال راز فال راز فال ابجد فال ابجد فال مکعب فال مکعب