تشوش

لغت نامه دهخدا

تشوش. [ ت َ ش َوْ وُ ] ( ع مص )شولیده شدن. ( مجمل اللغة ). شوریده شدن کار. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(تَ شَ وُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) شوریده شدن .

فرهنگ عمید

شوریده شدن، آشفته گشتن.

فرهنگ فارسی

۱-( مصدر ) شوریده شدن آشفتن بشولیدن . ۲- ( اسم ) شوریدگی آشفتگی .
شولیده شدن شوریده شدن

ویکی واژه

شوریده شدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال لنورماند فال لنورماند فال احساس فال احساس