تأثیم

لغت نامه دهخدا

تأثیم. [ ت َءْ ] ( ع مص ) به بزه منسوب کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( دهار ) ( زوزنی ). گفتن کسی را که تو گناه کردی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). به گناه نسبت کردن. ( آنندراج ). به بزه نسبت کردن. ( ترجمان علامه جرجانی ). || گناه و کاری که حلال نبوده. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) : هر دو منزه از لغو تأثیم. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 449 ).

فرهنگ معین

( تأثیم ) (تَ ) [ ع . ] (مص م . ) کسی را به گناه نسبت دادن .

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی تَأْثِیمٌ: گناهکاری- گناه
ریشه کلمه:
اثم (۴۸ بار)

ویکی واژه

کسی را به گناه نسبت دادن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال احساس فال احساس فال پی ام سی فال پی ام سی