افتراع

لغت نامه دهخدا

افتراع. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) دوشیزگی ربودن. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). بکارت دختر را بردن. ( از اقرب الموارد ). دوشیزگی دختر ببردن. ( المصادر زوزنی ). ازاله بکارت. ( یادداشت بخطمؤلف ). || کنایه از شعر و قصیده بگفتن : در وصف این حال قصائد غرا و معانی عذراء اختراع و افتراع کردند. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 48 ).

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] (مص م . ) دوشیزگی را برداشتن .

فرهنگ عمید

ازالۀ بکارت کردن.

فرهنگ فارسی

دوشیزگی ربودن . دوشیزگی دختر بودن

ویکی واژه

دوشیزگی را برداشتن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال رابطه فال رابطه فال ای چینگ فال ای چینگ فال انگلیسی فال انگلیسی فال عشق فال عشق