هیجان در روانشناسی به احساسات و واکنشهای عاطفی اشاره دارد. آمیگدال در مغز وظیفه پردازش ورودیهای احساسی و شکلدهی به پاسخهای مناسب به آنها را بر عهده دارد. هر هیجان از سه مؤلفه اصلی تشکیل شده است: مؤلفه شناختی: این مؤلفه شامل افکار، باورها و انتظاراتی است که نوع و شدت پاسخ هیجانی را تعیین میکند. به عنوان مثال، چیزی که برای یک فرد بسیار لذتبخش است، ممکن است برای دیگری خستهکننده یا آزاردهنده باشد. مؤلفه فیزیولوژیکی: این مؤلفه به تغییرات جسمی در بدن مربوط میشود. به عنوان مثال، زمانی که بدن به واسطه ترس یا خشم تحریک میشود، ضربان قلب افزایش مییابد، مردمکها گشاد میشوند و تنفس سریعتر میشود. اکثر هیجانها شامل یک تحریک کلی و غیر اختصاصی در سیستم عصبی هستند. با این حال، در سال ۲۰۰۷، پس از انجام آزمایشهای مختلف بر روی میمونها، محققان دریافتند که مدارهای عصبی متفاوتی در آمیگدال برای پردازش هیجانهای ترس و غافلگیری فعال میشوند. مؤلفهٔ رفتاری به شیوههای گوناگون ابراز احساسات اشاره دارد. تغییرات در حالتهای چهره، حرکات بدن و بیانهای حرکتی، همچنین تن صدا، در واکنش به احساساتی مانند خشم، لذت، شادی، غم، ترس و دیگر هیجانها قابل مشاهده است. هیجانها متشکل از الگوهای پاسخهای فیزیولوژیکی و رفتارهای مخصوص به نوع هستند. هیجان انگیز هر چیزی که انسان را به هیجان در می آورد.