نشکهیدن

لغت نامه دهخدا

نشکهیدن. [ ن َ ک ُ دَ ] ( مص منفی ) نشکوهیدن. پروا نکردن. مقابل شکوهیدن به معنی بیم و پروا داشتن و ترسیدن. ( از انجمن آرا ) ( از آنندراج ):
آن کبوترشان ز بازان نشکهد
بازسر پیش کبوترشان نهد.مولوی ( از انجمن آرا ).تا ز بسیاری آن زر نشکهند
بی گرانی پیش آن مهمان نهند.مولوی.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
چیره یعنی چه؟
چیره یعنی چه؟
سایکو یعنی چه؟
سایکو یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز