طهیان

لغت نامه دهخدا

طهیان. [ طَ هََ ] ( ع اِ ) سرکوه. || تراشه چوب. ( منتهی الارب ). || کوزه آویز. ( مهذب الاسماء در سه نسخه خطی ).
طهیان. [ طَهَْ / طَ هََ ] ( اِخ ) کوهی است. ( منتهی الارب ). نام قله کوهی است در یمن. ( از معجم البلدان ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال رابطه فال رابطه فال تماس فال تماس فال کارت فال کارت