طاشی

در واژه‌نامه‌های کهن زبان فارسی، واژه‌ی طاشیء به عنوان یک صفت فاعلی از ریشه‌ی عربی طَشاء ثبت گردیده است. این واژه در دستور زبان عربی، بر وزن فاعل صرف شده و بیانگر حالت یا ویژگی خاصی در فرد است. از منظر معناشناسی، این اصطلاح به شخصی اطلاق می‌شود که به بیماری زکام مبتلا شده باشد. زکام، که در پزشکی امروز معادل سرماخوردگی شدید یا رینیت در نظر گرفته می‌شود، در متون طب سنتی به حالتی از التهاب مجاری تنفسی فوقانی همراه با آبریزش بینی اشاره دارد. بنابراین، طاشی توصیفی است برای بیمار مبتلا به این عارضه. کاربرد این واژه بیشتر در متون ادبی و تاریخی کهن و نیز در متون طب سنتی دیده می‌شود و در گویش و نوشتار معاصر فارسی، استفاده از آن بسیار نادر است. امروزه برای بیان این مفهوم، از واژه‌های رایج‌تری مانند سرماخورده یا مبتلا به زکام استفاده می‌گردد.

لغت نامه دهخدا

طاشی ٔ. [ ش ِءْ ] ( ع ص ) اسم فاعل از ماده طشاء. مبتلا به زکام.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال رابطه فال رابطه فال عشق فال عشق فال ورق فال ورق