سرد امدن

لغت نامه دهخدا

( سرد آمدن ) سرد آمدن. [ س َ م َ دَ] ( مص مرکب ) بی ارزش بودن. بی اهمیت شدن:
از آن سرد آمد این کاخ دلاویز
که چون جا گرم کردی گویدت خیز.نظامی.

فرهنگ فارسی

( سرد آمدن ) بی ارزش بودن بی اهمیت شدن