ناهم زمانی مورب

فرهنگستان زبان و ادب

{oblique décalage} [روان شناسی] کارکرد مقدماتی یک تحول که حاکی از تحول این کارکرد در آینده است

جمله سازی با ناهم زمانی مورب

اگر بر گنبد گردان بگرداند زمانی دل ز بیم او فرو ماند زمانی گنبد گردان
ای راحت جان من دل خسته، زمانی خواهم که تو یار من و من یار تو باشم
ز زحمت گر کهن بودی جهانی ز خاطر محو کردی در زمانی
ای آنکه با رقیبان، همصحبتی دمادم دردم بجو زمانی، حالم بپرس گاهی
خبری ز پیر کنعان چه شود اگر بپرسی که تو یوسف زمانی کمر و کلاه داری
ز کار این زن بی کس زمانی اگر مردی تو خون بگری جهانی