طیف سنج جرمی شتاب دهنده

فرهنگستان زبان و ادب

{accelerator mass spectrometer} [فیزیک] دستگاهی که ترکیبی از طیف سنج جِرمی و شتاب دهنده است و برای ردیابی ایزوتوپ های کمیاب کاربرد دارد

جمله سازی با طیف سنج جرمی شتاب دهنده

درون مهد زمین صد هزار طفل نبات به جنبشند به جنبش دهنده راه نما
همه سپاه بیکبار با سلیح و سپر فرو شدند بدان رود نا دهنده گذار
اينها ماجراهاى تكان دهنده اى است كه مطالعه و بررسى آن هر انسانى را كه كمتريناحساس در قلب او باشد تكان مى دهد.
بنابراین، در دو بعد،مقادیر روش سطح تنظیم نشان دهنده یک منحنی بسته است
و گفت: هرکه پند دهنده ای می‌خواهد گو در اختلاف روز و شب نگر.
امشب دهنده می و نقلی که صد اداست با لعل دلگشای تو هم تلخ و هم لذیذ
در بعضى از اجازات (488)، استاد مجيز (اجازه دهنده ) براى مجاز (كسى كهاجازه گرفته ) نوشته است:
اَسِتیل کولین، یک انتقال دهنده عصبی است، که حتی با افزایش سطح یک انتقال دهنده عصبی مشابه دیگر مثل نیکوتین می‌تواند بیان ژن‌های آن متوقف شود.